کد مطلب: ۲۹۹۰
تعداد بازدید: ۱۰۷۶
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۷:۵۷
معارف دین| ۲۴
برای «ملکوت» معانی مختلفی گفته شده؛ از جمله این که به معنی «ملک» و «عزّت» و «سلطنت» است و مراد از ملکوت آسمان‌ها و زمین ممکن است سلطنت و مالکیّت آسمان‌ها و زمین و یا آیات عظیمه خدا در آسمان‌ها و زمین، جنود غیبیّه الهیّه در آن‌ها باشد.
13- در آیه لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، چه ارتباطی بین ولایت علی(ع) با مدّت حکومت بنی‌امیّه است؟ (بهتر بودن شب قدر از هزار ماه و حکومت جابرانه اموی از لحاظ خوبی و بدی قابل ‌مقایسه نیستند.)
آیه لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، دلالتی بر ارتباط بین ولایت امیرالمؤمنین، علی(ع) و حکومت بنی‌امیّه ندارد. فقط چیزی که برحسب بعضی تفاسیر، از این آیه استفاده می‌شود این است که: شب قدر بهتر است از هزار ماه حکومت بنی‌امیّه که پیغمبر اکرم(ص) به‌ واسطه رؤیایی که دیدند، از تسلّط آن‌ها بر بلاد اسلام غمناک شدند.
این به آن معنی نیست که در حکومت بنی‌امیّه خیری فرض می‌شود، یا آن که هزار ماه حکومت بنی‌امیّه از جنبه خیر و خوبی با شب قدر، طرفِ قیاس باشد؛ نه این ‌طور نیست. این مثل آن است که می‌گوییم عدل بهتر از ظلم، علم بهتر از جهل، راست بهتر از دروغ، و عاقبت نیکوکاران بهتر از بدکاران است. در این قضایا غرض، بیان خوبی عدل، علم، صدق و حسن عاقبت نیکوکاران و تشویق و ترغیب به این امور است. این‌گونه عبارت‌ها دلالتی بر خوبی دروغ، جهل و ظلم ندارد و در محاورات عرفی زیاد است.
نظیر این آیه در خود قرآن مجید، این آیه است در سوره فرقان: قُلْ أَ ذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ[1] ؛ یعنی: «آیا این آتش جهنّم بهتر است یا بهشت خلد؟» که البتّه از آن استفاده نمی‌شود که جهنّم نیز جایگاه خوبی است و طرف قیاس با بهشت است؛ و در اشعار و آثار ادبی شعرا و ادبای عرب و عجم این نحو بیان، بسیار است.
به‌ علاوه چون مقام، مقام تسلیت به پیغمبر اکرم(ص) و رفع غم و اندوه آن حضرت است، معلوم است که آنچه پیغمبر(ص) را از غم و افسردگی بیرون می‌آورد، جنبه‌های خیر و برکات معنوی است؛ بنابراین ممکن است در توصیف و تعظیم «شب قدر» گفته شود که شب قدر، شبی است که عبادت در آن شب از عبادت هزار ماه- که مدّت برخورداری بنی‌امیّه از حکومت و استیلای بر جهان اسلام است- بهتر است. یعنی در مقابل آن برخورداری مادّی و موقّت، این افتخار جاوید و همه ‌ساله برخورداری معنوی و روحی را به تو عطا کردیم.
بنابراین دو شی‌ء را به مناسبت تضادّی که با هم دارند، در برابر هم قرار می‌دهند. چون پیغمبر و اهل‌بیتش(ع) افتخار جاوید را می‌خواهند و بنی‌امیّه آن حکومت و تسلّط و استثمار و استعمار را.
به ‌عبارت‌ دیگر، شکّ نیست که مهم‌ترین چیزی که مطلوب اهل دنیا و محبوب قلوب آن‌ها است، حکومت و سلطنت است؛ که در تمام مظاهر قویّه و ضعیفه و صور مختلفه‌اش مورد آرزو و منتهی الآمال اهل جاه و طالبان جیفه‌ی دنیا است. 
از نظر این طایفه چیزی بهتر از یک تسلّط مطلق و دیکتاتوری و استبداد یکصد ساله بر دنیای وسیع اسلام نیست. حکومتی که اتباع و اعضایش- مثل: «زیاد» و «حجاج»- آن‌گونه مطلق‌العنانی داشته باشند که تاریخ نظیر آن را کم نشان داده است.
اگر بخواهیم یک خیر واقعی و حقیقی، و نعمتی از نعم اخروی و معنوی را تا حدودی که ممکن است و با تشبیه معقول به محسوس، عظمتش را جلو چشم شنونده بگذاریم، و ضمناً آن ‌همه زور و قدرت و برخورداری و لذّت ناز و تجمّلات و سلطنت را بی‌قدر جلوه بدهیم، این جمله که لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، بسیار رسا و مؤثّر و نافذ است؛ زیرا هم عظمت شب قدر اثبات شده، و هم کم‌ارزشی یا بی‌ارزشی ملک بنی‌امیّه در مقابل دارایی‌ها و ذخایر معنوی اهل حق آشکار گردیده؛ که یک‌ شب و فقط یک‌ شب آن‌ها بهتر از تمام آن مدّت طولانی و برخورداری مادّی یکصد ساله است.
اگر بگویید: پس چرا حضرت رسول(ص) اندوهناک شدند؟، می‌گوییم: برای امّت و برای این که بنی‌امیّه تسلّط می‌یابند و منبر هدایت و مقام خلافت را غصب کرده و به ضلالت و سلطنت تبدیل می‌کنند؛ و بندگان خدا و مسلمانان را از این که در مسیر ترقّی جلو بروند، مانع می‌شوند.
خدا برای تسلیت پیغمبر(ص) می‌فرماید: اگر چنین وضعی روی می‌دهد، امّا برای پیشرفت و سرعت سیر و این که بندگان خدا بتوانند گام‌های بلند به‌ سوی کمال و کسب فضایل و اصلاح احوال خود بردارند، راه‌ها بسته نمی‌شود؛ مثل این فرصت (شب قدر) به آن‌ها داده شده است که بتوانند در ظرف یک ‌شب فضیلت عبادت و اطاعت هزار ماه را (که شب قدر نداشته باشد) کسب کنند.
امّا ارتباط این سوره، با ولایت از جهت این آیه است: تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ ؛ زیرا نزول ملائکه در شب قدر، در عصر رسول اکرم(ص) بر آن حضرت بوده، و بعد از آن حضرت- چون این نزول قطع نمی‌شود- بر اوصیای آن حضرت     - یکی پس از دیگری- هست، و بعضی روایات هم بر آن دلالت دارد. علاوه بر این، در حدیث است که روح، غیر جبرئیل است و از جبرئیل و میکائیل اعظم است.
 
14- در قرآن که می‌فرماید: إنَّا مُنتَظِرُونَ، «انتظار» در مورد خدا یعنی چه؟ و نام سوره‌های قرآن چگونه تعیین شده است؟
معنی انتظار همان معنایی است که همه ما به ‌کار می‌بریم؛ امّا نسبت به خداوند متعال ظاهراً مراد این است که: ما صبر می‌کنیم تا نتیجه کار بر خود شما آشکار شود؛ چون خداوند- خودش- از ابتدا عاقبت کار را می‌داند.
نام سوره‌ها در صدر اسلام، از طرف رسول خدا(ص) تعیین شده است.
 
15- منظور از «ملکوت در آسمان‌ها» و «ملکوت اعلی» چیست؟
برای «ملکوت» معانی مختلفی گفته شده؛ از جمله این که به معنی «ملک» و «عزّت» و «سلطنت» است و مراد از ملکوت آسمان‌ها و زمین ممکن است سلطنت و مالکیّت آسمان‌ها و زمین و یا آیات عظیمه خدا در آسمان‌ها و زمین، جنود غیبیّه الهیّه در آن‌ها باشد. دیگر این که ملکوت آسمان‌ها و زمین، یعنی: آیات قدرت خداوند در آسمان‌ها و زمین و ملکوت اعلی کنایه از جوار رحمت حق است.
 
16- با توجّه به این که گفته می‌شود: فرشتگان بنا بر سرشت خود زمینه و توان معصیّت ندارند، چرا شیطان دچار گناه شد و مطیع امر الهی نگشت؟
مسئله این که ملائکه اراده و اختیار نداشته باشند، خلاف ظواهر آیات قرآن مجید است؛ و امر و نهی به آن‌ها دلیل اراده و اختیار آن‌هاست؛ و ظاهر لَایَعصُونَ اللهَ ما أمَرَهُم وَ یَفعَلُونَ ما یُؤمَرونَ [2]نیز همین است و چنان نیست که شئون و وظایفی را که دارند بی‌اختیار انجام دهند. و امّا شیطان، برحسب قرآن مجید از ملائکه نبود: کَانَ مِنَ الجِنِّ[3] (و الله العالم). 
 
17- آیه شریفه لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ با عصمت نبیّ ‌اکرم(ص) منافات ندارد؟
در شرح و تفسیر مثل این آیه، علما بیاناتی فرموده‌اند؛ و در خصوص این آیه، این بیان به نظر حقیر می‌رسد: از «لام» تعلیل لِیَغفِرَ لَکَ استفاده می‌شود که خداوند متعال به آن، حضرت رسول اکرم(ص) را گرامی داشته است.
پر واضح است که فتح مبین، علّت و سبب مغفرت گناه و عصیان نیست و اعطای نعمت و فتح و پیروزی زایل کننده اثر گناه و کفران نعمت نمی‌شود.
اعطای نعمت و فتح و پیروزی برای تقدیر و تشکّر و پاداش است، نه برای محو گناه و عصیان.
بنابراین با توجّه به این معنی باید گفت: مراد از «ذنب»- که در این آیه است- سختی‌ها و مشکلاتی است که برای پیشرفت و دعوت پیغمبر(ص) و اعلای آن حضرت در گذشته و آینده جلو آمده، یا جلو خواهد آمد.
با این فتح مبین، همه آثار و مشکلات مرتفع شده و پیغمبر(ص) و دین و دعوتش از آن مصون خواهد ماند.
شاهد این معنی آن است که از کلمات لغوییّن استفاده می‌شود که «ذنب» به دنبال شی‌ء و چیزی گفته می‌شود که دنبال و پیامد سوء و بد داشته باشد؛ و به عبارت اُخرَی: هر چیز و هر کاری است که وخامت عاقبت داشته باشد؛ که در اینجا مناسب همان توطئه‌ها و معارضه‌هایی است که در گذشته و حال و در عصر حضرت رسول(ص) و بعد از آن، کفّار با اسلام و شخص آن حضرت داشته و دارند.
غفران و مغفرت که مصون گردیدن از سوء عاقبت کار است، مصونیّت آن حضرت و دین و دعوت آن بزرگوار از توطئه‌ها و معارضات اعداء و مخالفان است. این معنی است که با فتح مبین مناسب است و پیغمبر و امّتش را به آینده امیدوار و دلگرم می‌سازد (و الله العالم).
 
18- قرآن چه امتیازی بر تورات و انجیل دارد؟
امتیاز قرآن مجید بر تورات و انجیل زیاد است؛ از جمله این است که قرآن، ناسخ تورات و انجیل می باشد.
 
19- مراد از «سماوات و ارضین سبع» چیست؟
شاید مراد، طبقات کرات و طبقات زمین به‌ حسب قرب و بعد و یا اعتبارات دیگر باشد؛ اگرچه دانستن این امور ضرورت ندارد و آنچه دانستن آن لازم است، معارف دین و فروع دین است (و الله العالم).
 
پی‌نوشت‌ها
[1] – فرقان/15،البته بنابراین که خیر در اینجا معنی تفضیلی داشته باشد والّا اگر معنی خیر و خوبی باشد شاهد مطلب نمی‌شود و چنان که در حدیث «نِیَّةُ المُؤمِنِ خَیرٌ مِن عِلمِه» هردو احتمال هست؛ ولی آیات دیگر برای استشهاد وجود دارد ؛ مثل «فَأتِ بِخَیرٍ مِنهَا» و «وَ اَن تَصُومُوا خَیرٌ لَکُم» و «بِخَیرٍ مِن ذَلکُم».

[2] – تحریم/6.

[3] – کهف/50.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: